چكيده در اين پژوهش تاثيرات جنسيت در حقوق كيفري ايران با مراجعه و ملاحظه قوانين و مقررات اعم از ماهوي و شكلي مورد بررسي قرار گرفت كه مقنن با مد نظر قرار دادن جنسيت زن و مرد،تفاوت و تمايز در برخي موضوعات را اعمال كرده است. در عناوين مجرمانه جرايمي شناسايي گرديده است كه مختص جنس ...
عنوان تحقيق: بحران هويت جنسي فرمت فايل: word تعداد صفحات: 20 شرح مختصر: در دنياي امروز، دنيايي كه هر روز از سنتها فاصله گرفته و به سوي مدرنيست مي رود، در همه ابعاد زندگي شاهد دگرگوني و تغيير نقش هاي جنس مخالف اين پرسش را در ذهن مي zwnj;آورد كه نقش حقيقي زن و مرد در يك جامعه چيست؟ آيا ...
پايان نامه جهت دريافت درجه كارشناسي روانشناسي باليني موضوع بررسي رابطه بين هوش هيجاني و سبكهاي مقابله با استرس و تاثير جنسيت بر اين رابطه چكيده هدف از اين پژوهش بررسي رابطه هوش هيجاني و سبکهاي مقابله با استرس و تأثير جنسيت بر روي آن در دانشجويان مقطع كارشناسي رشته روانشناسي ...
چکيده فصل اول- كليات مقدمه 2 بيان مسأله 5 ضرورت و اهميت تحقيق 8 اهداف تحقيق 10 فصل دوم- ادبيات موضوع گفتار يكم- خانواده 12 تعريف خانواده 14 اهميت خانواده 16 گفتار دوم - آسيبهاي خانواده 19 اختلاف خانوادگي 22 خشونت خانوادگي 24 تجاوز جنسي عليه زنان 26 تجاوز جنسي عليه كودكان 29 فقر و انحرافات ...
عنوان پايان نامه: بررسي مقايسه اي ويژگي هاي خانوادگي زنان روسپي و زنان غيرروسپي فرمت فايل: word تعداد صفحات: 192 شرح مختصر: موضوع اين پايان نامه بررسي مقايسه اي ويژگيهاي خانوادگي زنان روسپي و غير روسپي شهر تهران است . سئوال اصلي پژوهش اين است که : آيا بين زنان روسپي و زنان غير ...
اين پايان نامه تفاوت نقش يابي جنسي در دختران و پسران شهرستان پارسيان در سال تحصيلي 93-94 شامل فايل به صورت word مي باشد توضيحات محصول تعداد صفحه:84 چکيده تحقيق حاضر به تفاوت نقش يابي جنسي در دختران و پسران ميپردازد. جامعه آماري اين تحقيق دختران و پسران شهرستان پارسيان ...
عنوان پايان نامه: نقش رضايت جنسي بر ميزان رضايت زناشويي دانشجويان متاهل دانشگاه پيام نور(همراه با پرسشنامه و کار آماري) پايان نامه جهت اخذ درجه كارشناسي-رشته روانشناسي عمومي فرمت فايل: word تعداد صفحات: شرح مختصر: هدف از پژوهش حاضر بررسي تاثير نقش رضايت جنسي بر ميزان رضايت ...
عنوان تحقيق: بررسي موضوعي تغيير جنسيت در فقه و حقوق ايران فرمت فايل: word تعداد صفحات: 72 شرح مختصر: امروزه، مسأله laquo;تغيير جنسيت raquo; نه تنها از ديد پزشکي، بلکه به لحاظ مباحث حقوقي حائز اهميت مي باشد. اگرچه در گذشته اين مباحث کم و بيش وجود داشته، ولي اکنون با پيشرفت تکنولوژي و ...
عنوان تحقيق: بررسي مفهومي تغيير جنسيت در فقه و حقوق ايران فرمت فايل: word تعداد صفحات: 117 شرح مختصر: امروزه، مسأله laquo;تغيير جنسيت raquo; نه تنها از ديد پزشکي، بلکه به لحاظ مباحث حقوقي حائز اهميت مي باشد. اگرچه در گذشته اين مباحث کم و بيش وجود داشته، ولي اکنون با پيشرفت تکنولوژي و ...
عنوان پايان نامه: جنسيت و زيبايي شناسي فرمت فايل: word تعداد صفحات: 246 شرح مختصر: اين رساله شامل ترجمة فصولي از كتاب laquo;جنسيت و زيبايي شناسي raquo; به تأليف كارولين كورس ماير، استاد فلسفه در دانشگاه ايالتي نيويورك و مقدمة مترجم (شيرين شفائي) مي zwnj;باشد. هر فصل از كتاب به بحث در ...
پايان نامه جهت دريافت درجه كارشناسي روانشناسي باليني موضوع بررسي رابطه بين هوش هيجاني و سبكهاي مقابله با استرس و تاثير جنسيت بر اين رابطه چكيده هدف از اين پژوهش بررسي رابطه هوش هيجاني و سبکهاي مقابله با استرس و تأثير جنسيت بر روي آن در دانشجويان مقطع كارشناسي رشته روانشناسي ...
عنوان تحقيق: بررسي تفاوت هاي جنسي در اضطراب اجتماعي نوجوانان فرمت فايل: word تعداد صفحات: 87 شرح مختصر: اضطراب اجتماعي اضطرابي است كه خصوصاً هنگام برخوردهاي اجتماعي متقابل افراد با يكديگر بوجود مي zwnj;آيد افرادي كه از اضطراب اجتماعي رنج مي zwnj;برند با افزايش مسائل رواني، ...
اِبدأهم بالصّراخ یفرّوا12 یُضرب لمن باشر خصمَهُ بالصراخ و الصَّخَب بقصد إیقاع الخوف فی قلبه كی ینهزمَ من المواجهة را خذه بالموت
قیمت فایل فقط 12,900 تومان
بررسی و مقایسه ضرب المثل های عربی، فارسی و انگلیسی
الفهرس
الإهداء.................................................................................................................... ب
الشكر و العرفان................................................................................................... ج
المقدمة................................................................................................................... د
التمهید................................................................................................................... 1
تعریف المثل......................................................................................................... 1
أنواع المثل العربی .............................................................................................. 2
مصنفات الأمثال العربیة....................................................................................... 3
الأطوار تاریخیة للـأمثال العربیة........................................................................ 6
ارشادات عامة ...................................................................................................... 8
الباب الأول
الأمثال المشتركة بین اللغات الثلـاث: العربیة، و الفارسیة، و الإنكلیزیة......... 9
الباب الثانی
الأمثال الدینیة....................................................................................................... 323
الخاتمة.................................................................................................................. 337
ملخص باللغة الفارسیة........................................................................................ 338
المقدمة
» ویضرِبُ اللهُ الأمثالَ للناس و الله علی كل شیء قدیرٌ«[1]
لا یختلف اثنان فی أن اللغة تحظی بدور وافر لایجاد العلـاقات و الأواصر الودیة فی العصر الذی یسمی بعصر العولمة، فإن اللغه تلعب دورا كبیرا فی هذا العصر، كما تعتبر الترجمة بین اللغات المختلفة من الأمور التی لغت انتباه كافة الناس.
یكوِّن المثل جزءً من هیكلیة اللغة و الذی یصعب ترجمته علی جمیع المترجمین فی لغاتهم المتنوعة هذا الان الترجمة الحرفیة لا تحل مشكلة ترجمة الأمثال بل یتوجب علی المترجم أن یعثر علی مقابل الأمثال فی كله لغة ، الأمر الذی یحتاج إلی دراسات و مقارنات علمیة بین الأمثال و الذی یجعل هذه الرسالة آن تدخل فی اطار فن الترجمة.
إنّ الرسالة هذه تحمل عنوان »الأمثال دراسة و مقارنة بین اللغات الثلاث: العربیة، الفارسیة، و الإنكلیزیة« فقد سرّنی كثیرا أن اشتغلت بدراسه الأمثال كدراسة جامعیة إذ یرجع اتصالی بالأمثال و مباحثها إلی عهد دراستی فی دور اللیسانس، فهذا الاتصال ترك فیّ أثرا عمیقا لما أحسستُ فی نفسی میلـا و رغبة إلی جمع الأمثال و مقارنتها.
ارتأینا تقسیم هذه الرسالة إلی تمهید و قسمین.
إن التمهید یشمل تعریف المثل و تاریخه كما یقدّم بصورة موجزة مصنفات الأمثال و خصائصها فی اللغة العربیة.
یشغلُ الباب الأول حیّزا كبیرا من هذه الرسالة حیث ورد فیه المشترك من الأمثال بین اللغات الثلـاث.
یتناول الباب الثانی، الأمثال الواردة فی الكتب المقدسة و الدینیة و التی تتّبع منهج الخیر و الصواب.
فلـا أدّعی هنا أننی جئتُ بماهوبریء من العثرات و الزلات، لأن الكمال لیس إلالله وحده، ولكننی أقول قدبذلتُ فی هذا الطریق جهد نفسی و بحثت عن الأمثال و مباحثها بكل إخلـاص.
و ها أنا أقدِّم ما تیسّرلی، و من الله التوفیق و علیه التكلـان.
1- آبَ و قِدْحُ الفَوزَةِ الَمنیحُ[2]:
المنیح مِن قداح المیسر: ما لانصیب له. یضرب لمن رجع خائبا
را: عاد صفرالیدین
2- آخِ الأكفاءَ وداهِنِ الأعداءَ[3]:
مثله: المداراة قوام المعاشرة- خالصِ المؤمنَ و خالقِ الفاجرَ- دارِ الجارَ و لوجارَ- نصفُ العقلِ مداراةٌ الناسِ- نصفُ العقلِ بعد الإیمان بالله مداراةُ الناس- إذا عَزَّ أخوك فَهُنْ- إذا كنتَ سندانا فاصبر، و إذا كنت مطرقةً فأوجِعْ-
آسایش دو گیتی تفسیراین دو حرف است با دوستان مـــــروت با دشمنان مدارا (حافظ)
رادمــــردی مــرد دانــــی چیــســت بـــا هـــنر تر ز خـــلـق دانــــی كیســت؟
آنـكه با دوستـــان تـوانــــد ساخـــت و آنــكه بــا دشــمنان تـواند زیست (ایلاقی)
در گـــنج معیشـــت سازگــاری است كلیـد باب جنــت بردباری است (ناصرخسرو)
مــدارا خـــــــرد را بـــــرادر بـــود خـــرد بر ســـــر دانــش افـــسر بــــود[4]
A laissez passer policy.
Hold a middling position.
Steer a middle course.[5]
3- آخِرُها أقلُّها شُربا[6]:
یری أصلُه فی سقی الإبل لأن آخرها یرد و قد نزِف الحوضُ أی مَن تأخّر ربما صادفَ نَفادَ الماءِ فكُنْ أوّلَ من یُورد.
را: الحركة بركة
4- آكُلُ لحمی و أدَعُهُ لآكلٍ[7]:
یُرادبه به نصرُ القریب علی الأجنبی و إن كان بینك و بین القریب هِناتٌ
را: الرائد …
5- آكِلٌ و شاربٌ وَ مِن الهمّ فارغٌ [8]:
بخور و بخواب كار من است، الله نگهدار من است.[9]
خدا یار تنبلهاست * خدایار شلختهاست.[10]
A lazy man will live the longest.[11]
6- اِبدأهم بالصّراخ یفرّوا[12]:
یُضرب لمن باشر خصمَهُ بالصراخ و الصَّخَب بقصد إیقاع الخوف فی قلبه كی ینهزمَ من المواجهة.
را: خذه بالموت …
7- الإبرةُ تكسو الناسَ و إستُها عاریةُ[13].
را: كالإبرة …
8- أبغِضْ بغیضَك هونا ما [14]:
البغیض، بمعنی المبغض كالحكیم بمعنی المحكم. هونا أی قلیلـا صفة مصدر أی بغضا هونا غیر مستقصی فیه، و مازائدة-
چوبه گشتی طبیب از خود میازار چراغ از بهر تاریكی نگه دار (سعدی)
چو میوه سیر خوردی شاخه مشكن (سعدی)* در دعوا دستی هم برای آشتی نگه دار.[15]
Honor a physicion before thou hast need of him.[16]
9- أبْغَضُ مِن ریح السَّذاب الی الحیّات (أومن وجوه التجار یوم الكساد)[17]
را: فرّمن الموت… را: فرّمن المطر
10- أبغضُ مِن الشیبِ الی الغَوانی[18]
زن جوان را اگر تیری در پهلو نشیند به كه پیری (سعدی)* شوی زن جوان اگر پیر بود چون پیر بود دلگیر بود * آری مثل است این كه گویند زنان در پهلوی زن تیر به از پیر بود.[19]
A young maid married to an old man is like a new house touched with old straw.[20]
را: فرّ من الموت …
11- اِبنُ الأیام[21]:
یُضرب هذا المثلُ لِمَن جرَّبَ الحیاةَ و خَبَّرها علما و مجالدة.
مثله: عَلِمَ من أین تُؤْكَـل الكَتِف- إنّه لَیعلم مِن أینَ تؤكل الكتفُ-
همه فن حریف است* سرد و گرم روزگار را چشیده *
To experience the ups and downs of life.[22]
He has a knock of every art.[23]
12- ابنُ الحلـالِ عند ذِكرهِ یُبانُ[24]:
حلال زاده است.
Speak of the angels, you hear tha sound of their wings.[25]
13- اِبُنُه علی كتفه و هو یَطلبُهُ [26]
مثله: الشتاءُ علی قَرنی و العطشُ قَتَلنی- قد تُحمَلُ الماءُ الطهورُ علی ظهر البعیر و هوظمأن
آب در كوزه و ما تشنه لبان می گردیم یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم.
دوست در خانه وما گرد جهان می گردیم(سعدی)* سالها دل طلب از جام جم از ما می كرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می كرد (حافظ)* پیش پا بود آنچه ما را در نظر نایاب بود (بیدل)[27]
we seek water in the sea.[28]
14- أبی الحقینُ العِذْرَةَ [29]:
الحقین اللبن المحقون و العِذْرَة العذر. أصله أن رجلـا ضاف قوما فاستسقاهم لبنا و عندهم لبن الحقین فی وطب، فاعتلوا علیه و اعتذروا فقال: أبی الحقین قبول العذر، أی إن هذا الحقیـنَ یكذبكم- یضرب لمن یعتذر كذبا و حقیقة الأمر لاعذرَله.
را: عذرة أشدّ …
15- أبی یغزو أمّی تتحدّث[30]:
قیل إن رجلـا قدم من الغزاة فأتاه جیرانه یسألونه عن الخبر فجعلت امرأته تقول: قَتَلَ من القوم كذا و هزم كذا و جرح فلـانا فقال ابنها متعجبا: أبی یغزو امی تتحدّث.
را: ربّ ساعٍ …
16- أتاك رَیّان بـِلَبَنِهِ (بِقَعْبٍ مِن لبن)[31]:
یضرب لمن یعطیك مافضل منه استغناءً لاكرما لكثرة ما عنده-
مثله: فی سبیل الله سَرْجی و بَغْلی
روغن چراغ ریخته وقف امامزاده * تعارف آب حمامی كردن * تعارف شاه عبدالعظیمی كردن راه ضررش بسته است * آب از دریا بخشیدن.[32]
Make a virtue of necessity.
Make an empty or worthless compliment.[33]
17- اِتبَع الفرسَ لجامَها و الناقةَ زمامَها[34]:
یضرب للرجل یؤمر برد الصنیعة و إتمام الحاجة-
را: الأمور بخواتمها
18- أتَتْك بحائِنٍ رِجلـاه[35]:
یضرب للرجل یسعی الی المكروه حتی یقع فیه-
را: كالباحث عن الشفرة …
19- اِتَّسَعَ الخرقُ علی الرّاقعِ[36]:
إذا قد زاد الفساد حتی فات التلـافی- الخَرق فی الشیء، وهی یَهی، اذا انخرق وأصله الضعف- و كل ذلك إنما یضرب لمن أفسد شیئا فیؤمر بإصلـاحه فیعجز لشدة الفساد و انتشار العیب و تفشیه-
هر چه رشتم پنبه شد * در جوانیم موی شد سپید * دهر پنبه كرد، چرخ هرچه رشت (قاآنیشیرازی)
My eake is dough.[37]
The die is cast.[38]
20- اِتَّسَعَ الفَتْقُ علی الراتقِ[39]:
الراتق: الذی یخیط الفتق، فیجمع طرفیه بالخیاطه- الرتق: الإغلـاق
را: اتسع الخرق …
21- اِتَّقِ خیرَها بشرِّها و شرَّها بِخیرِها[40]:
الضمیر الی اللقطة و الضالة یجدها الرجل یقول دَعْ خیرها بسبب شرّها الذی یعقبها و قابلْ شرَّها بخیرها تجد شرها زائدا علی الخیر.
مثله: خُذْ هدَّیَتك و اكفنی بلیتك - رضیتُ من الغنیمة بالإیاب-
امیدوار بود آدمی به خیر كسان مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان (سعدی)[41]
از ما به خیر، از شما به سلامت * ما با تو نداریم سخن خیر و سلامت (حافظ)[42]
ترك كردیم خدمت و خلقت نه دیدار عرب، نه شیر شتر (سعدی)[43]
نه شیر شتر، نه دیدار عرب*
خوش است شیر شتر تشنگان بادیه را ولی به دیدار روی عرب نمی ارزد
I want neither his bounty nor his haughty manners.
If you can't say something nice about someone, don't say anything.[44]
22- اتَّقِ شرَّ مَن أحْسَنْتَ إلیه[45]
را: سَمِّن …
23- اِتَّقِ الصِّبیانَ لاتُصِبْك بِأَعْقائِها[46]:
الأعقاء جمیِ العِقی و هو ما یخرج من بطن المولود حین یولد-
را: لاتُرِ الصَّبیَّ …
24- اتَّقِ مَن رَفَعَك فَوقِ قَدْرِك[47]
آن كه عیب تو گفت یار تو اوست و آن كه پوشیده داشت مار تو اوست (اوحدی)
دوست آن است كه بگریاند و دشمن آن است كه بخنداند.[48]
Beware of the one who raises you above your worth.[49]
25- أتطلقنی و قد أطْعَمتُك مأدومی و أتیتُك باهِلـا غیرَذات صرار.[50]
المأدوم: الإدام و هو كل ما یؤكل مع الخبز- الباهل: الناقة الطلیقة- غیرذات صرار: غیر مغطاة الضرع- و یحكی أن امرأة درید بن الصِّمَّة- الفارس الشاعر المشهور- قالته عندما أراد أن یطلقها فقالتْه إنكارا علی فعلتِهِ هذه-
را: أكلـاوذمّا
26- أتمیمیا مرّة و قیسیا أخری[51]:
معناه: تكون مرة من تمیم و مرّة أخری من قیس، و یضرب هذا المثل لمن یتكون حسب الواقع و المصالح حتی اشتبه سلوكه سلوك المنافقین، فهو یغیّر كلـامه و موقفه ولایثبت علی حال واحدة-
را: یهبّ مع …
27- أجْرِ الأمورَ علی أذْلالِها[52]
أی: علی وجوهها التی تصلح و تسهل و تتیسّر
را: ضَعِ الأمورَ …
28- احذَرِ الكلبَ الصامتَ و الماءَ الراكدَ[53]
را: تحت السواهی …
29- أحَرُّ مِن المرجلِ[54] (أومن الجمر)
كاسه ی گرمتر از آش كه دید كیسه ی بیش تر از كان كه شنید؟ (جامی)[55]
كرّه جلو افتاده تر از مادر است * كره خر از خریت پیش پیش مادر است * رجاله زپیش و شه ز دنبال آید*
The bowl is hotter than the broth.[56]
30- أحسِنْ الی مَن أساءَ
را: الأصاغر …
31- أحسِنْ الی النَّاسِ تستعبدْ قلوبَهم.[57]
مثله: بالبر تُستعبد القلوبُ- الناسُ عبدُالإحسان- الناسُ عبیدُ الإحسان- غَلَّ یداً مُطْلِقُها و استرقَّ رقبةً معتقُها-
احـــسان همه خــلق را نوازد آزادان را چــــو بنـــده ســــازد
با سگ چو سـخا كند مــجوسی سگ گربه شود به چاپلوسی (نظامی)
انسان بنده احسان است * به احسان توان كرد وحشی به قید (سعدی)[58]
Man is slave to favors.[59]
32- أحسنُ الخبرِ اِنعدامُ الخبرِ
بی خبری خوش خبری[60]
No news is good news.[61]
33- أحشُّك وَ تَروثنی[62]:
أحشُّك: أزورك بالحشیش و هو طعامُ الدواب- تروثـنی: تبادلنی العطاء … و هو قذر الفرس- و هذا المثال: إنكار صاحب الفرس علی فرسه، معبِّرا عن سوء تعامله فصار المثلُ یُضرب لمقابله جمیلِ الإحسان بسوء الجزاء-
را: أكلـا و ذمّا
34- اِحْفظْ ما فِی الوعاءِ بِشدِّ الوكاءِ[63]:
أی كُنْ أخاحَزْمٍ تثبِّتْ أمَرك- یُضرب فی الحث علی أخذ الأمر بالحزم-
مثله: ثوبُك لاتقعدْ تطیرُ به الریحُ - حفظُ ما فی الوعاءِ شدُّ الوكاءِ.
كار از محكم كاری عیب نمی كند * اول جای پایت را محكم كن بعد قدم بردار *
اگر خواهی كه بر ریشت نخندند بفرما تا خرت محكم ببندند.[64]
Always have two strings to your bow.
There is no harm in being overcautious.[65]
35- أحقَدُ مِن جَمَل [66]
كینه ی شتری داشتن
To be permanently vindictive.[67]
36- أحَلُّ مِن لَبَنِ آدم (أومن ماء الفرات)[68]
حلال تر از شیر مادر * از شیر مادر پاك تر
More lawful even than what is natural.[69]
37- أحمقُ بَلَغَ (أوبِلْغٌ)[70]
را: استراح …
38- الأحمقُ مَن طالَ وَ طالَ عُنُقُه [71]
را: رأس كبیر …
39- أحولُ مِن أبی براقش[72]
أبوبراقیش طائر یتلوّن ألوانا مختلفة فی الیوم الواحد و هو مشتق من البرقشة و هی النقش
مثل بوقلمون صد رنگ عوض میكند * مثل پیاز هزار تا تو دارد و هزار تا.[73]
Sail with the wind.[74]
را: یهبّ مع …
40- أخاطِبُ الكِنَّةَ لِتَسمعَ الجارَةُ[75]
را: إیاك أعنی …
41- اِخْتِمِ الطِّینَ مادامَ رطبا[76]
مثله: إذا هَبَّتِ الریحُ فاغتنمها- اضربْ حدیدا حامیا
چوب تر را چنانكه خواهی پیچ * نخل تا باشد جوان باشد مؤثر تربیت روزی پیر ای پسر تغییر كردن مشكل است (طایی شیرازی) * تا تنور گرم است نان را باید پخت * آهن را تا گرم است باید كوبید.[77]
Strike while the iron is hot.
Don't mess with a good thing.
Make hay while the sun shines.[78]
Bend the tree while it is young.[79]
42- أَخَذَنی بِأطِیْرِ غیری[80]
الأطیر: الذَّنْب- مثله: غیری جَنَی و أنا المعذَّبُ فیكم- قد یؤخَذُ الجارُ بذَنْبِ أخیه- كالثور یُضْرَبُ لماعافت البقُر- الثورُ یُضرب لما عافت البقرُ- كذی العُرّ یُكوی غیرُه و هو راتعٌ-
گنه كرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری
گنه كنند گاوان، كدخدا دهد تاوان * خر خرابی میكند گوش گاو را می برند*
شاه خانم می زاید، ماه خانم درد می كشد* كاسه را كاشی می شكند تاوانش را قمی میدهد * گربه روغن می خورد، بی بی دهان مرا بو میكند * به جرم عیسی موسی را مگیر.[81]
Adam ate the apple, and our teeth still ache.
One does the harm, and another has the scorn.
The maid has to blame for the fault of the mistress.[82]
43- أخْفَی مِن الماءِ [83]
را: كالسیل …
44- أخْلَفُ مِن عُرقوب[84]
و عرقوب رجل مستذكر قصته فی حرف المیم عند قوله مواعید عرقوب.
را: مواعید عرقوب
45- أخوك مَن صَدَقَك[85]
مثله: المؤمنُ مِرآةُ المؤمن - عبسةُ الصدیق خیرٌ من ابتسامة الأحمق- أمرُمُبْكیاتك لاأمرُ مُضْحكاتك- شَرُّ إخوانك مَن لاتُعاتِبُ - ظاهُر العتابِ خیرٌ مِن باطنِ الحقد- إنّ الشفیقَ بسوء الظنّ مولعٌ-
دوست آن است كو معایب دوست همـــــچو آینـــه رو بـــــرو گـــــویــد
آن كه عیب تو گفت یـار تو است و آن كه پوشیده گفت مار تو اســت(اوحدی)
دوست آن است كه با تو راست گوید نه آن كه دروغ تو را راست انگارد (مرزبان نامه)[86]
The best mirror is an old friend.
One's best friend is his mirror.[87]
46- أخیبُ مِن حنین[88]
را: عاد …
47- أخْیَبُ مِن القابض علی الماء [89]
را: تضرب فی …
48- الأدبُ مالٌ و استعمالُه كمالٌ [90]
را: أدب المرء …
49- أدبُ المرءِ مِنْ ذَهَبِهِ[91]
مثله: و إنما الأممُ الأخلـاق مـا بقیتْ وإنْ هُمُ ذهبتْ أخلـاقُهم ذَهبوا»أحمد شوقی«
ولقد یقام من السیوفِ و لیس مــن عثرات أخلـاق الشعـوب قیام »أحمد شوقی«
و إذا أُصیــب القــــومُ فی أخـــلــاقهم فأقِم عـلیهم مِأتما و عـویلـا»أحمـــد شوقی«
ولـیس بـــعـــامر بنیـــــانُ قــــــــوم إذا أخلـاقُهــم كانت خرابا »أحمــــــد شوقی«
و ما الحسن فی وجه الفتی شـرفاله إذا لـم یـكـــن فــــی فـــعـلِـــهِ الخلـــــــائـــقُ
و مــا حُسنُ الجســـومِ لــهم بزیــنٍ إذا كانـت خـلـــائقُهم قباحا »أحــــــمد شوقی«
بـــی ادب را به زر مگو كه نكوسـت ادب مــــــرد بــهتــر از زر اوسـت (مكتبی)
ادب مرد بِهْ از دولت اوست (مكتبی) * ادب خرجی ندارد ولی همه چیز را می خرد* با خلق خدا ادب نگه دار (نظامی) * با ادب باش تا بزرگ شوی * حقا كه ادب تاج سر مردان است *
با ادب را ادب ســپاه بــس اســت بی ادب بــا هزار كـس تنهاست (شهید بلخی)[92]
Education is worthier to a man than his gold.[93]
Manners make the man.
A person is known by his character.
Politeness costs nothing.[94]
50- أدِرَّها و إنْ أبَتْ[95]
أصله فی الناقة العصوب و هی التی لاتدرّ إلا بعصب فخذیها- یضرب لمن یُلحّ فی طلب الحاجة و یكره المطلوب إلیه علی قضائها-
هر دو پا را توی یك كفش كردن * پاها را در یك كفش كردن * دو پا را در یك كفش كردن * اصرار و پافشاری كردن.[96]
Dig one's toes / heels in.
Not to budge.
Put one's foot down.[97]
51- إذا اتخذتم عند رجلٍ یداً فأنسوها[98]
مثله: (لاتبطلوا صدقاتِكم بالمنّ و الأذی)[99]
اسب پیشكشی را به دندانش نگاه نمی كنند.
مفت را چه جای گفت باشد * دندان اسب پیشكشی را نمی شمارند.
صد من گوشت شكار به یك ناز تازی نمی ارزد* یك جو منت دو نان به صد من زر نمی ارزد (حافظ)
هزار بَهْ بَهْ به یك اَه اَه نمی ارزد* كشنده تر از مرض منت طبیب.[100]
Don't looke a gift horse in the mouth.
Gifts should not be scurtinized.
Look not a gift horse in the mouth.[101]
52- إذا أراد اللهُ نُصرةَ عبدٍ كانتْ له أعداؤه أنصارا
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد خمیرمایه دكان شیشه گر سنگ است (صائب)[102]
Misfortune does not always come to injure.
Bad luck often bring good luck.[103]
53- إذا أرادَ الله هلـاكَ نملةٍ أنْبَتَ لها جناحین[104]
را: كالباحث …
54- إذا اصطَلَحَ السِّـنّور و الفأرُ خَرِبَ دكّانُ العطّارِ.[105]
موش و گربه كه با هم بسازند دكان بقالی خراب میشود.
از صــلح میــــــان مــــوش و گربه بر بــــــاد رود دكان بـــقالـــی (ایرج میرزا)
موش و گربه وقتی با هم بسازند وای به حال بقال.[106]
When the cat and the mouse agree, the grocer is ruined.[107]
55- إذا أنتَ أكرمتَ الكریمَ تمرَّدا
را: لا تطعم…
56- إذا أنتَ قد أهدیتَ لی عیبَ واحدٍ جدیرٌ الی غیری بنقلِ عیوبی
مثله: مَنْ نَقَلَ إلیك فَقَدْ نَقَلَ عنك -
هر كه عیب دیگران به تو آرد عیب تو نیز به دیگران برد *
هر كه عیب دیگران نزد تو آورد و شمرد به یقین عیب تو پیش دگران خواهد برد (سعدی)
بد خودت را كجا شنیدی؟ آن جا كه بد مردم را. [108]
Who chatters to you, will chatter of you.
Avoid a questioner, for he is also a tattler.[109]
57- إذا أنتَ لمْ تشرَبْ مِرارا علی القذی ظمِئتَ و أیُّ الناس تصفو مشاربُهُ(بشاربن برد)
را: لكل وردة شوكها را: الإنسان محل …
58- إذا انغلقَ بابٌ، فُتحتْ أبوابٌ أخری[110]
خــــدا گر ز حــــكمت ببندد دری ز رحـــمت گــشـــایــد در دیـــــگــری
از آن زمان كه فكندند چــرخ را بنیاد دری نبست زمانه كه دیگری نگشاد. (سنائی)[111]
When one door shuts , another opens.
God never closed one gap that he did not open another.[112]
59- إذا تَخَاصَمَ السارقان ظَهَرَ السارقُ[113]
چو دزدان به هم افتند كالا ظاهر شود.[114]
When thieves fall out, honest men get their due.[115]
60- إذا تفرَّقَتِ الغَنَمُ قادَتْها العَنْزُ الجَرْباءُ.[116]
یضرب فی الحاجة الی الوضیع
در حوضی كه ماهی نباشد قورباغه سپهسالار است * خرس در كوه بوعلی سینا است* در خانه ای كه گربه نباشد موش كدخدا است * آب سربالا می رود قورباغه آبوعطا می خواند * در ولایتی كه كدخدا ندارد به بز گویند آقا عبدالكریم * در شهر كوران یك چشم سلطان است * وقتی میوه نباشد چغندر سلطام المركبات است.
قیمت فایل فقط 12,900 تومان
برچسب ها : ح توجیهی , دانلود بررسی و مقایسه ضرب المثل های عربی، فارسی و انگلیسی , طرح توجیهی بررسی و مقایسه ضرب المثل های عربی، فارسی و انگلیسی , ضرب المثل های عربی , زبان و ادبیات عرب , فارسی و انگلیسی , ضرب المثل های عربی، فارسی و انگلیسی , بررسی و مقایسه ضرب المثل های عربی، فارسی و انگلیسی , دانلود طرح توجیهی , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , پایان نام